معنی

جواب، حاضر جوابی، ضربت متقابل و تند، ضربتسریع، پاسخ تند واماده، ضربه متقابل زدن
سایر معانی: repost ضربت متقابل و تند، پاس  تند واماده، درشمشیر بازی ضربت سریع

دیکشنری

خرابکاری
اسم
riposte, rebuffضربت متقابل و تند
answer, reply, rejoinder, antiphony, ripost, riposteجواب
ripost, riposteضربتسریع
riposteپاسخ تند واماده
repartee, improvisation, power of repartee, riposteحاضر جوابی
فعل
ripost, riposteضربه متقابل زدن

ترجمه آنلاین

پاسخ

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.