معنی

بازبین، منقد ادبی، بازبین گر
سایر معانی: نقدگر (به ویژه نقدگر آثار معاصر در مجلات و روزنامه ها)، منتقد، هنرسنج

دیکشنری

بازبین
اسم
reviewer, verifier, surveyorبازبین
reviewerمنقد ادبی
reviewerبازبین گر

ترجمه آنلاین

بررسی کننده

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.