reversible
معنی
دو رو، برگرداندنی، برگشت پذیر، پشت و رو کردنی، لغو کردنی، قابل نقض
سایر معانی: وارون پذیر
[شیمی] برگشت پذیر
[عمران و معماری] برگشت پذیر - دو طرفه - قابل برگشت - واگشت پذیر - قابل بازگشت
[برق و الکترونیک] قابل برگشت
[مهندسی گاز] دوطرفه، قابل برگشت
[نساجی] دوطرفه - دوجانبه - برگشت پذیر ( واکنش شیمیایی ) - برگشتنی - پارچه دولای دو رو - لباس دورو
[ریاضیات] وارونه پذیر
سایر معانی: وارون پذیر
[شیمی] برگشت پذیر
[عمران و معماری] برگشت پذیر - دو طرفه - قابل برگشت - واگشت پذیر - قابل بازگشت
[برق و الکترونیک] قابل برگشت
[مهندسی گاز] دوطرفه، قابل برگشت
[نساجی] دوطرفه - دوجانبه - برگشت پذیر ( واکنش شیمیایی ) - برگشتنی - پارچه دولای دو رو - لباس دورو
[ریاضیات] وارونه پذیر
دیکشنری
برگشت پذیر
صفت
reversibleبرگشت پذیر
reversibleپشت و رو کردنی
insincere, disingenuous, reversible, hypocritical, Januslike, double-facedدو رو
eversible, reversibleبرگرداندنی
reversibleلغو کردنی
reversibleقابل نقض
ترجمه آنلاین
برگشت پذیر