معنی

دوباره واگذار کردن، از سطح خارج بداخل نفوذ کردن
سایر معانی: پسرفت کردن، پس رفتن، به قهقرا رفتن، عقب رفتن، (به ویژه سرزمین) پس دادن، تفویض مجدد کردن، مسترد کردن، اعاده کردن، طب از سطح خارج بداخل نفوذکردن، درمورد مر­ عمقی شدن

دیکشنری

مجدد
فعل
retrocedeدوباره واگذار کردن
retrocedeاز سطح خارج بداخل نفوذ کردن

ترجمه آنلاین

عقب نشینی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.