reticulated
معنی
مشبک
سایر معانی: علوم هوایى : داراى شبکه سه بعدى ظریف
سایر معانی: علوم هوایى : داراى شبکه سه بعدى ظریف
دیکشنری
تکه تکه شده
صفت
netted, reticular, reticulated, cribriform, retiform, net-likeمشبک
ترجمه آنلاین
مشبک شده