retention
معنی
سایر معانی: ابقا، نگهداشت، (پزشکی) احتباس، بازدارش، (حافظه) یادسپاری، یادداری، ضبط
[حسابداری] سپرده حسن انجام کار
[عمران و معماری] نگهداشت
[زمین شناسی] نگهداری، نگهداشت - مقدار آب بارش که به عنوان رواناب فرار نکرده یا توسط تبخیر و تعرق از دست نرفته است. “اختلاف بین بارش کل و رواناب کل بر روی یک ناحیه زهکشی را گویند.” (نلسون و نلسون 1967).
[نساجی] حافظه - ضبط - ابقاء - نگهداری ( در خود جای دادن ) - نگاه داری
[آب و خاک] نگهداشت – ذخیره