resurgence
معنی
تجدید فعالیت، تجدید حیات، بازخیز
سایر معانی: طغیان مجدد
[کوه نوردی] هَرَنج، (غ) (مظهر قناعت و) محل آشکار شدن جویبار زیر زمینی یک غار . در اطراف کرمانشاه از این نقاط زیاد است و به آن سراب می گویند، سراب طاق بستان
سایر معانی: طغیان مجدد
[کوه نوردی] هَرَنج، (غ) (مظهر قناعت و) محل آشکار شدن جویبار زیر زمینی یک غار . در اطراف کرمانشاه از این نقاط زیاد است و به آن سراب می گویند، سراب طاق بستان
دیکشنری
تجدید حیات
اسم
resurgence, revitalization, rebirth, rejuvenescence, renascence, revivificationتجدید حیات
resurgence, pickupتجدید فعالیت
resurgenceبازخیز