restriction
معنی
سایر معانی: واپاد، مهار کردن، محدود سازی، قید، بند، مانع، پابند، حصر، تنگنا، مرزش، تنگ مرزی، منع
[حسابداری] محدودیت
[عمران و معماری] برآیند
[مهندسی گاز] محدودیت، تحدید، جلوگیری
[حقوق] محدودیت، ممنوعیت، منع، قید، انحصار
[ریاضیات] تحدید، تحدید، انحصار، محدودیت، قید، شرط، محدود شده
[آمار] قید