restorative
معنی
مقوی، اعاده کننده، تجدید یا مسترد کننده
سایر معانی: وابسته به بازگردانی یا اعاده، (سلامتی یا نیرو و غیره) نیرو بخش، سلامتی آور، احیاگر، بازآور، به هوش آور
سایر معانی: وابسته به بازگردانی یا اعاده، (سلامتی یا نیرو و غیره) نیرو بخش، سلامتی آور، احیاگر، بازآور، به هوش آور
دیکشنری
مقوی
صفت
tonic, nourishing, fortifying, restorative, strengtheningمقوی
restorativeاعاده کننده
restorativeتجدید یا مسترد کننده
ترجمه آنلاین
ترمیمی