restoration
/ˌrestəˈreɪʃn̩/

معنی

ترمیم، تجدید، اعاده، استرداد، استقرار مجدد، بازگرداندن
سایر معانی: بازگردانی، پس دادن، بازداد، بازگشت، بازدهی، بازساخته، بازسازی، مرمت، رجوع شود به: restitution
[برق و الکترونیک] باز سازی
[زمین شناسی] بهسازی، اصلاح -استقرار
[آمار] بازپردازی

دیکشنری

ترمیم
اسم
restoration, recovery, relief, amendmentترمیم
restorationبازگرداندن
restoration, restitution, return, recourse, rebound, recessionاعاده
reintegration, restoration, revivalاستقرار مجدد
renewal, restoration, revival, resumption, repeat, repetitionتجدید
refund, recovery, restoration, reclamation, retractionاسترداد

ترجمه آنلاین

مرمت

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.