resourceful
/riˈsɔːrsfəl/

معنی

زیرک، کاردان
سایر معانی: مبتکر، چاره جو، خوش فکر، خوش قریحه، پر مایه و مبتکر

دیکشنری

مجذوب
صفت
resourceful, knowing, deftکاردان
alert, shrewd, nimble, smart, clever, resourcefulزیرک

ترجمه آنلاین

مدبر

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.