معنی

تشدید شده، طنین دار
سایر معانی: پرطنین، پرخنید، رسا، بازآواگر، خنیدافزا، طنین افزا، پژواک افزا، تشدید کننده، بسامدافزا
[برق و الکترونیک] تشدید واژه ای برای اشاره به تشدید .
[ریاضیات] بازآوا، تشدیدی، تشدید

دیکشنری

رزونانس
صفت
resonant, stepped-upتشدید شده
resonant, sonant, tinklyطنین دار

ترجمه آنلاین

طنین انداز

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.