معنی

ثابت، پا بر جا، ثابت قدم، مصمم
سایر معانی: اراده کرده، با عزم راسخ، صاحب عزم، تصویب کردن

دیکشنری

قاطعانه
صفت
determined, resolute, decided, resolved, intent, unflinchingمصمم
steadfast, consistent, resolute, constant, unflinching, staunch stanchثابت قدم
fixed, constant, stable, steady, permanent, resoluteثابت
established, firm, loyal, stable, fixed, resoluteپا بر جا

ترجمه آنلاین

مصمم

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.