resister
معنی
پایدارگر، اسباب مقاوم در برابر برق
سایر معانی: مقاوم
[نساجی] مقاوم - پایدار - ثابت
سایر معانی: مقاوم
[نساجی] مقاوم - پایدار - ثابت
دیکشنری
مقاومت کنید
اسم
resisterپایدارگر
resister, resistorاسباب مقاوم در برابر برق
ترجمه آنلاین
مقاومت کن
مترادف
adversary ، antagonist ، anti ، aspirant ، assailant ، bandit ، bidder ، candidate ، challenger ، competitor ، con ، contestant ، counteragent ، dark horse ، disputant ، dissentient ، enemy ، entrant ، foe ، litigant ، match ، opposer ، opposition ، oppositionist ، oppugnant ، player ، rival