residency
معنی
محل اقامت، اقامت گاه
سایر معانی: رجوع شود به: residence، طب اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص
سایر معانی: رجوع شود به: residence، طب اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص
دیکشنری
اقامت
اسم
residence, residency, domicile, seatمحل اقامت
home, residence, residency, domicile, quarterاقامت گاه
ترجمه آنلاین
اقامت