replenishment
معنی
دوباره پر کردن، بازپرسازی
سایر معانی: دوباره پرکردن، بازپرسازی
[سینما] داروهای تقویتی
[عمران و معماری] ذخیره مجدد - دوباره پر شدن
[زمین شناسی] ذخیره مجدد دوباره پر شدن
سایر معانی: دوباره پرکردن، بازپرسازی
[سینما] داروهای تقویتی
[عمران و معماری] ذخیره مجدد - دوباره پر شدن
[زمین شناسی] ذخیره مجدد دوباره پر شدن
دیکشنری
دوباره پر کردن
اسم
replenishmentدوباره پر کردن
replenishmentبازپرسازی
ترجمه آنلاین
دوباره پر کردن