معنی

دادن، ارائه دادن، تحویل دادن، در اوردن، ترجمه کردن، تسلیم داشتن
سایر معانی: عرضه کردن، تسلیم کردن، صرفنظر کردن، واگذار کردن، عمل به مثل کردن، جواب دادن، تلافی کردن، پس دادن، بازگرداندن، پس فرستادن، (سزا یا حق یا بدهی) پرداختن، بازپرداختن، بازپس دادن، - کردن، ادا کردن، (نمایش یا موسیقی یا قرائت شعر و غیره) انجام دادن، ایفا کردن، اجرا کردن، (معمولا با : into) ترجمه کردن، برگرداندن، (از راه ذوب کردن) به دست آوردن، آب کردن، صاف کردن، (به ویژه در دادگاه) حکم کردن، داوری کردن، (حکم) صادر کردن، تصویر کردن، (عکس) کشیدن، (بنایی - آجر یا سنگ را) با گچ پوشاندن، گچکاری کردن، دوغاب زدن، اندودن، (به ویژه دوران فئودالیته) پرداخت، خدمت (به ارباب در برابر زمین و بذر)، منتقل کردن
[عمران و معماری] اندود - اندودن
[کامپیوتر] ایجاد تصویر گرافیکی - ( در برنامه ی سه بعدی ) استفاده از یک رنگ، بافت و روشنایی برای یک مدل قاب سیمی ( اسکلتی ) .
[زمین شناسی] اندود، اندودن
[حقوق] صادر کردن، تسلیم کردن، تحویل دادن، واگذار کردن، انجام دادن، اتخاذ کردن، پرداختن، ترجمه کردن، باز گرداندن

دیکشنری

رندر کردن
فعل
give, present, render, bring forward, exhibit, hold forthارائه دادن
give, give, grant, admit, impute, renderدادن
deliver, hand over, surrender, renderتحویل دادن
renderتسلیم داشتن
translate, interpret, put, renderترجمه کردن
evolve, doff, erupt, exsect, gouge, renderدر اوردن

ترجمه آنلاین

ارائه دهد

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.