remitter
معنی
پرداخت کننده
سایر معانی: پرداخت کننده
[حقوق] فرستنده وجه، حواله کننده، اعاده پرونده به دادگاه نخستین برای ادامه رسیدگی، تأیید اعتبار مالکیت (بر مبنای اسناد معتبر پیشین)
سایر معانی: پرداخت کننده
[حقوق] فرستنده وجه، حواله کننده، اعاده پرونده به دادگاه نخستین برای ادامه رسیدگی، تأیید اعتبار مالکیت (بر مبنای اسناد معتبر پیشین)
دیکشنری
گیرنده
اسم
payer, remitterپرداخت کننده
ترجمه آنلاین
ارسال کننده