معنی

پرداخت، انتقال، ارسال وجه
سایر معانی: پرداخت

دیکشنری

تعهد
اسم
transfer, transition, transmission, transportation, conduction, remitmentانتقال
remitmentارسال وجه
payment, pay, fee, disbursement, finish, remitmentپرداخت

ترجمه آنلاین

استرداد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.