reinvigorate
/ˌriˌɪnˈvɪɡəˌret/

معنی

تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن به، باز نیرو بخشیدن
سایر معانی: باز نیرو بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن به

دیکشنری

تقویت کردن
فعل
reinvigorate, refresh, rallyنیروی تازه دادن به
reinvigorateباز نیرو بخشیدن
fuel, reinvigorateتجدید نیرو کردن

ترجمه آنلاین

تجدید قوا

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.