reins
معنی
کمر، کلیهها، محل کلیهدر بدن
سایر معانی: (قدیمی)، ناحیه ی کلیه ها، گرده، صلب
سایر معانی: (قدیمی)، ناحیه ی کلیه ها، گرده، صلب
دیکشنری
رین
اسم
reins, loin, waistline, middle, girdle, dragکمر
reinsکلیهها
reinsمحل کلیهدر بدن
ترجمه آنلاین
مهار