regurgitation
معنی
برگشت، قی، برگشت خون، استفراع
سایر معانی: وامش، استفراغ
[علوم دامی] نشخوار بازگشت غذا به دهان( در فرایند )
سایر معانی: وامش، استفراغ
[علوم دامی] نشخوار بازگشت غذا به دهان( در فرایند )
دیکشنری
سقط جنین
اسم
return, reflux, reversal, regression, turnover, regurgitationبرگشت
puke, regurgitationقی
regurgitationبرگشت خون
regurgitationاستفراع
ترجمه آنلاین
نارسایی