regurgitate
/riːˈɡɜːrdʒɪteɪt/

معنی

بر گرداندن، برگشتن، قی کردن
سایر معانی: بالاآوردن، وامیدن، استفراغ کردن، طب برگشتن

دیکشنری

رگوریته کردن
فعل
regurgitate, spew, vomit, cat, eructate, retchقی کردن
evoke, regurgitate, refract, return, replicate, turnبر گرداندن
rebound, return, come back, remount, reverse, regurgitateبرگشتن

ترجمه آنلاین

برگشتن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.