معنی

بخشی، منطقهای
سایر معانی: ناحیه ای، اقلیمی (در برابر: محلی local)، ایالتی، استانی، ولایتی، شهرستانی، محلی، جایگاهی
[زمین شناسی] ناحیه ای - اسم: در ژئوفیزیک، میدان، حالت یا ترکیب کلی که عوارض کوچکتر از یک حد مشخص را در نظر نمی گیرد. در ژئوفیزیک، مقایسه شود با: بازماندی.

دیکشنری

منطقه ای
صفت
regional, territorial, zonal, zonary, zonularمنطقهای
partial, sectional, sectorial, parochial, regionalبخشی

ترجمه آنلاین

منطقه ای

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.