refill
معنی
تعویض، یدکی، دوباره پر کردن
سایر معانی: پرکن، تعوی
سایر معانی: پرکن، تعوی
دیکشنری
دوباره پر کردن
اسم
substitute, replacement, exchange, substitution, switch, refillتعویض
refill, reserve, stockیدکی
فعل
refill, replenishدوباره پر کردن
ترجمه آنلاین
دوباره پر کردن