معنی

تعمیر کردن، دست کاری کردن
سایر معانی: درمورد لباس دست کاری کردن

دیکشنری

اصلاحات
فعل
repair, fix, refit, remake, mend, refashionتعمیر کردن
refashionدست کاری کردن

ترجمه آنلاین

مد کردن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.