recurrence
معنی
عود، باز گشت، باز رخداد، رویدادن مجدد، خاصیت بازگشت
سایر معانی: تکرار، بازکرد، بازآیند، بازبود، بازگیری
[برق و الکترونیک] بازگشت، وقوع مکرر، تکرار
[ریاضیات] تراجع، بازگشت، بازگشتی، تسلسل، تکراری
سایر معانی: تکرار، بازکرد، بازآیند، بازبود، بازگیری
[برق و الکترونیک] بازگشت، وقوع مکرر، تکرار
[ریاضیات] تراجع، بازگشت، بازگشتی، تسلسل، تکراری
دیکشنری
عود
اسم
recurrence, relapse, lute, reversion, regression, recidivismعود
recurrenceباز رخداد
comeback, return, reflexion, recidivism, recession, recurrenceباز گشت
recurrenceرویدادن مجدد
recurrenceخاصیت بازگشت
ترجمه آنلاین
عود