realistic
/ˌriəˈlɪstɪk/

معنی

واقع بین، تحقق گرای، راستین گرای
سایر معانی: realist واقع بین
[ریاضیات] راستین گرا، واقع گرایانه

دیکشنری

واقع بین
صفت
realistic, pragmatic, down-to-earthواقع بین
realistic, realistتحقق گرای
realist, realisticراستین گرای

ترجمه آنلاین

واقع بینانه

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.