real estate
/ˈriːləˈsteɪt/

معنی

اموال، عقار
سایر معانی: ملکی، دارایی غیر منقول، مستغل (مستغلات)
[حسابداری] اموال غیر منقول
[عمران و معماری] ملک
[کامپیوتر] سرمایه ی واقعی - ( اصطلاحی عامیانه) فضای اشغال شده توسط کامپیوتر بر روی یک میز کاری یا مؤلفه الکترونیکی روی یک تخته مدار ( مقایسه کنید با footprint ) .
[حقوق] مستغلات، اموال غیر منقول، ملک
[ریاضیات] اموال غیر منقول، املاک، دارایی غیر منقول، مستغلات

دیکشنری

مشاور املاک
اسم
estate, real estateاموال
real estate, realty, fixture, immovables, premisesعقار

ترجمه آنلاین

املاک و مستغلات

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.