ravishing
/ˈræˌvɪʃɪŋ/

معنی

مسحور کننده و دلبر، دلربا، دلکش، فریبنده، جاذب، ربایش، ربودگی، زنای بعنف، هتک ناموس

دیکشنری

خوشبختی
فعل
grab, nab, snatch, grasp, pinch, seizeقاپیدن
hijack, snatch, abduct, rob, steal, grabربودن
bewitch, bedazzle, charm, ravish, bedevilمسحور کردن
ravish, transport, flipاز خود بیخود شدن
ravishبعفت و ناموس تجاوز کردن

ترجمه آنلاین

دلربا

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.