ravening
معنی
ژیان
سایر معانی: (با گرسنگی و ولع) در جستجوی طعمه، غارتگر، یغمائی، شکاری، غاصب، ازمند، حریص، ناشی از حرص
سایر معانی: (با گرسنگی و ولع) در جستجوی طعمه، غارتگر، یغمائی، شکاری، غاصب، ازمند، حریص، ناشی از حرص
دیکشنری
معدنچی
صفت
fearsome, ferocious, ravening, fearful, frightful, ghastlyژیان
ترجمه آنلاین
شکارچی