معنی

ویران سازی، چپاول و خرابی، مخروبه سازی، تجاوز جنسی کردن، زنای به عنف کردن، تجاوز به عنف، جماع زوری، رجوع شود به: statutory rape، (نادر) به زور بردن، (گیاه شناسی) شلغم روغنی (brassica napus از خانواده ی crucifer)، شلغم بیابانی، منداب، تفاله انگور ( انگوری که آب آن گرفته شده است)، هتک ناموس کردن، تجاوز بناموس کردن، بزوربردن یاگرفتن

دیکشنری

تجاوز به عنف
فعل
hijack, snatch, abduct, rob, steal, rapeربودن
rapeهتک ناموس کردن
rapeتجاوز بناموس کردن
rapeبزور بردن یا گرفتن

ترجمه آنلاین

تجاوز جنسی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.