معنی

زبان دراز، سرکش، بی تربیت، خشن، شهوانی، افسار گیسخته، گدای سمج و بیادب
سایر معانی: (اسکاتلند)، بی ادب، عامی، حشری، شهوتی، برانگیخته (از نظر جنسی)

دیکشنری

سفت
صفت
rough, harsh, bearish, tough, coarse, randyخشن
lustful, sensual, carnal, lecherous, passionate, randyشهوانی
bearish, barbarous, churlish, caddish, chuffy, randyبی تربیت
randyافسار گیسخته
rebellious, disobedient, indomitable, rebel, recalcitrant, randyسرکش
abusive, randyزبان دراز
randyگدای سمج و بیادب

ترجمه آنلاین

رندی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.