ramification
/ˌræməfəˈkeɪʃn̩/

معنی

انشعاب، شاخه شاخگی
سایر معانی: (به ویژه در گیاه) شاخه بندی، چند شاخگی، شعبه، شاخه، شاخه ی فرعی، پیامد، (نتیجه ی چند شاخگی یا انشعاب) عاقبت ( عواقب)
[برق و الکترونیک] انشعاب، شاخه
[ریاضیات] انشعاب

دیکشنری

تقسیم بندی
اسم
branch, split, tributary, divergence, offshoot, ramificationانشعاب
ramificationشاخه شاخگی

ترجمه آنلاین

انشعاب

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.