rambunctious
/ræmˈbəŋkʃəs/

معنی

وحشی، غیر قابل کنترل، بی قانون و قاعده
سایر معانی: نامرتب، بی انضباط

دیکشنری

رامبو
صفت
wild, savage, ferocious, barbaric, brutal, rambunctiousوحشی
rambunctious, ungovernable, incontrollable, insuppressibleغیر قابل کنترل
rambunctiousبی قانون و قاعده

ترجمه آنلاین

پر سر و صدا

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.