معنی

جامه، پوشاک
سایر معانی: (قدیمی) جامه، لباس، رخت، ملبوس پوشاندن
[نساجی] لباس - پوشاک - جامه - تن پوش

دیکشنری

لباس
اسم
garment, vesture, raiment, rig, tog, costumeجامه
clothing, garment, wear, raiment, vesture, weedپوشاک

ترجمه آنلاین

لباس

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.