معنی
سایر معانی: راه آهن، خط آهن (railroad و railway هم می گویند)، وابسته به راه آهن، میله یا تخته ی افقی نرده (به میله های عمودی می گویند: post)، روی نرده، نرده ی کشتی، ( به ویژه دور زمین بازی یا میدان اسبدوانی) نرده(rail fence هم می گویند)، تارم، تارمی، ( راه آهن) ریل، (در و پنجره و در تخته پوش کردن دیوار و غیره) چوب افقی، (میز بیلیارد و غیره) لبه، نرده کشی کردن، (با: at یا against) لغاز گفتن، لغز خواندن، عیبجویی کردن، سرزنش کردن، خرده گیری کردن، (جانور شناسی) آبچلیک (تیره ی rallidae که آواز گوشخراش و بال ودم کوتاه دارد و پرنده ی مرداب زی است)، توبی، سرکوفت، طعنه، ریل خط اهن، توبی کردن
[سینما] بوبین / حلقه فیلم
[عمران و معماری] ریل - نرده - خط آهن - راه آهن - زوار
[زمین شناسی] ریل - ریلهای خط راه آهن معادن مانندخط آهن سراسری ازپروفیلهای مخصوص انتخاب می شوند .این پروفیلها ازسه قسمت قارچ،تیغه وتکیه گاه تشکیل شده است.نوع ریل رابایدبراساس وزن کل واگن ولوکوموتیو انتخاب کرد
[نساجی] ریل - پایه یا میله افقی - نرده - نرده ایمنی - راه آهن