معنی

رادار
سایر معانی: (مخفف: radio detecting and ranging) رادار
[برق و الکترونیک] ردیاب، رادار
[زمین شناسی] رادار، مسافت یاب و ردیاب رادیویی، آشار کننده رادیویی و فاصله یاب
[آب و خاک] رادار
[برق و الکترونیک] رادار سیستمی بر اساس انرژِ RF ارسال شده و بازتابیده برای آشکار سازی و پیدا کردن موقعیت اجسام که فاصله یا ارتفاع را اندازه می گیرد، در ناوبری، مان یابی و بمباران به کار می رود . در آشکار سازی و فاصله یابی، فاصله زمانی بین ارسال انرژی و دریافت انرژی بازتابیده، فاصله جسم را در مسیر باریکه ی ارسال تعیین می کند . در رادارهای اولیه انرژی ارسال شده راهنمای پاسخ دهنده ای را که سیگنالهای کاملاً جدیدی را به دستگاه رادار باز می فرستاد تحریک می کرد.

دیکشنری

رادار
اسم
radarرادار

ترجمه آنلاین

رادار

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.