معنی

عذاب دهنده، سخت
[عمران و معماری] لاریز - هسته گیر - آشغالگیری

دیکشنری

قفسه بندی
فعل
rack, indent, cog, jag, chine, indentureدندانه دار کردن
rackسخت بازپرسی کردن از
rackروی چنگک گذاردن
rackبشدت کشیدن

ترجمه آنلاین

قفسه بندی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.