rachis
معنی
ستون فقرات، ساقه، تیره پشت، اندام ساقهای یا محوری، مهرههای پشت، دیرک مشترک
سایر معانی: رجوع شود به: spinal column، (گیاه شناسی) میان آسه، محور
[زمین شناسی] محور برگ مرکب، ساقه، محور - محور برگ مرکب بزرگ، یا گل دادن خوشه ای یا گل آذین خوشه ای.(Swartz,1971,p.395). - به تمام محور ها بدون در نظر گرفتن برگ گفته می شود .به محور اصلی " راشیز 1 " و به محور فرعی اول " راشیز 2 "و ... گویند .
سایر معانی: رجوع شود به: spinal column، (گیاه شناسی) میان آسه، محور
[زمین شناسی] محور برگ مرکب، ساقه، محور - محور برگ مرکب بزرگ، یا گل دادن خوشه ای یا گل آذین خوشه ای.(Swartz,1971,p.395). - به تمام محور ها بدون در نظر گرفتن برگ گفته می شود .به محور اصلی " راشیز 1 " و به محور فرعی اول " راشیز 2 "و ... گویند .
ترجمه آنلاین
راچیس