quotation
معنی
اقتباس، ایراد، بیان، نقل قول، عبارت، مظنه
سایر معانی: بازگویه، واگویه، (بازرگانی) بهای سهم (یا ورقه ی قرضه و غیره)، پرسش بها، صورت قیمت، فهرست قیمت ها، عمل نقل قول کردن، بازگویه سازی، (چاپخانه) کوادرات
[حسابداری] مظنه، قیمت پیشنهادی
[صنعت] پیشنهاد تجاری، مظنه، پیشنهاد قیمت، قیمت پیشنهادی
[نساجی] نقل قول - بیان - عبارت
[ریاضیات] تخمین، نرخ، مظنه
سایر معانی: بازگویه، واگویه، (بازرگانی) بهای سهم (یا ورقه ی قرضه و غیره)، پرسش بها، صورت قیمت، فهرست قیمت ها، عمل نقل قول کردن، بازگویه سازی، (چاپخانه) کوادرات
[حسابداری] مظنه، قیمت پیشنهادی
[صنعت] پیشنهاد تجاری، مظنه، پیشنهاد قیمت، قیمت پیشنهادی
[نساجی] نقل قول - بیان - عبارت
[ریاضیات] تخمین، نرخ، مظنه
دیکشنری
نقل قول
اسم
quotation, citation, passage, paraphrase, relationنقل قول
phrase, expression, passage, quotation, wording, phraseologyعبارت
quotationمظنه
adaptation, adoption, derivation, quotationاقتباس
expression, statement, explanation, presentation, interpretation, quotationبیان
objection, adduction, induction, quotationایراد
ترجمه آنلاین
نقل قول