معنی

افسر رئیس دادگاه
سایر معانی: رجوع شود به: quaestor، quaestor : روم افسر رئیس دادگاه، خزانه دار

ترجمه آنلاین

خواهان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.