quaternion
معنی
چهار، قسمت چهارگانه، بخش چهارگانه
سایر معانی: گروه چهارتایی، چهارپا، ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
[ریاضیات] عدد چهار برگی، چهارگانه، چهارمقداری، چهارگان، چهارعنصری
سایر معانی: گروه چهارتایی، چهارپا، ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
[ریاضیات] عدد چهار برگی، چهارگانه، چهارمقداری، چهارگان، چهارعنصری
ترجمه آنلاین
رباعی