quaternary
/ˈkwɑːtərˌneri/

معنی

چهار تایی، چهار واحدی، چهار عضوی
سایر معانی: (شیمی) ترکیب چهار بخشی (یا چهار عاملی)، چهار عنصری، آمیزه ی چهار جزئی، دارای یک اتم متصل به چهار اتم کربن، چهار کربنی، چهارگانه، چهارین، چهارم، چهارپاری، (زمین شناسی - q بزرگ) دوران چهارم (که شامل pleistocene و holocene است)، عدد چهار، دسته ی چهارتایی، چهارجزئی، دارای چهارجسم بسیط، شماره چهار، گروه چهارچیز
[برق و الکترونیک] چهار تایی
[زمین شناسی] کواترنر - دوره دوم از دوران سنوزوئیک، بعد از ترشیاری؛ همچنین سیستم تطبیقی سنگ ها متعلق به آن. این دوره از دو تا سه میلیون سال پیش شروع شده و تا عهد حاضر ادامه دارد. این دوره مرکب از دو دور کاملاً نابرابر است: پلیستوسن تا بیش از 10000سال پیش و هولوسن از آن زمان تاکنون. کواترنر بجای دوره اصولاً به یک دوران نسبت داده می شود، با دورهای محسوب شده به صورت دوره ها، و هنوز گاهی در متون زمین شناسی بدین صورت به کار می رود. زمانی که نئوژن به عنوان دوره ای از دوران ترشیاری محسوب شود، کواترنر ممکن است با نئوژن یکی شود.
[نساجی] چهارتایی - نوع چهارم
[ریاضیات] چهار تایی، چهار واحدی، چهارتائی، چهار عضوی
[پلیمر] نوع چهارم

دیکشنری

کواترنر
صفت
quaternary, quadruple, quadric, quadripartite, tetramerous, tetraploidچهار تایی
quaternaryچهار واحدی
quaternaryچهار عضوی

ترجمه آنلاین

چهارتایی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.