quality control
/ˈkwɑːlətikənˈtroʊl/

معنی

کنترل کیفیت
سایر معانی: (کنترل مرغوبیت و بی عیب بودن محصولات) فرورد مهار
[حسابداری] کنترل کیفیت
[خودرو] کنترل کیفیت
[شیمی] کنترل کیفیت
[عمران و معماری] کنترل کیفی - کنترل کیفیت
[کامپیوتر] کنترل کیفیت .
[برق و الکترونیک] کنترل کیفیت
[صنایع غذایی] کنترل کیفیت
[بهداشت] کنترل کیفیت
[نساجی] کنترل کیفیت - کنترل کیفی
[ریاضیات] کنترل کیفیت
[پلیمر] کنترل کیفیت
[صنعت] کنترل کیفیت - 1) The process of monitoring specific project results to determine if they comply with relevant quality standards and identifying ways to eliminate causes of unsatisfactory performance. 2) The organizational unit that is assigned responsibility for quality control.

دیکشنری

کنترل کیفیت
اسم
quality controlکنترل کیفیت

ترجمه آنلاین

کنترل کیفیت

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.