qualifier
معنی
فرع اسم یا صفت، توصیف کننده، ملایم سازنده، کلمه توصیفی
سایر معانی: (شخص یا چیز) واجد شرایط، سزنده، شایسته، به درد بخور، (مسابقه) برگزیده برای دور بعد، راه یافته به دوره ی بعد
سایر معانی: (شخص یا چیز) واجد شرایط، سزنده، شایسته، به درد بخور، (مسابقه) برگزیده برای دور بعد، راه یافته به دوره ی بعد
دیکشنری
مقدماتی
اسم
qualifierفرع اسم یا صفت
qualifierتوصیف کننده
qualifierملایم سازنده
qualifierکلمه توصیفی
ترجمه آنلاین
واجد شرایط