معنی

نامزد، نامزد شدن، طرح کردن
سایر معانی: (نقشه یا طرح یا عقیده و غیره) پیشنهاد کردن، مطرح کردن

دیکشنری

مطرح کردن
فعل
put forwardنامزد شدن
design, plan, bring forth, draft, draw, put forwardطرح کردن
صفت
nominated, put forwardنامزد

ترجمه آنلاین

قرار دادن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.