معنی

فروشنده، زوردهنده
سایر معانی: (شخص یا چیز) فشارآور، هل دهنده، (هواپیما) دارای ملخ در عقب موتور، واروملخ (pusher airplane هم می گویند)، (خودمانی) فروشنده ی مواد مخدر

دیکشنری

فشار دادن
اسم
seller, vendor, salesman, salesperson, pusher, marketerفروشنده
pusherزوردهنده

ترجمه آنلاین

فشار دهنده

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.