معنی

سیم، چرک، ریم
سایر معانی: (زخم و کورک و غیره) چرک، شوخ، فساد
[نساجی] چرک

دیکشنری

نیمه
اسم
pus, dirt, fester, smear, corruption, filthچرک
purulence, pus, skimریم
cord, wire, string, bream, line, pusسیم

ترجمه آنلاین

چرک

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.