purifier
/ˈpjʊrəˌfaɪər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

پاک کننده، تطهیر کننده
سایر معانی: پالاینده

دیکشنری

تصفیه کننده
اسم
detergent, purifier, detersive, purgative, abluent, abstergentپاک کننده
purifier, compurgator, purificatorتطهیر کننده

ترجمه آنلاین

تصفیه کننده

مترادف

clarifier ، cleaning agent ، cleanser ، disinfectant ، refiner ، refinery ، soap

واژه‌های مشابه

automatic degausser automatic color purifier

[برق و الکترونیک] مغناطیس زدای خودکار، گاوس زدای خودکار، پالاینده ی خودکار رنگ مجموعه ای از سیم پیچ های مغناطیس زدا در اطراف لامپ تصویر تلویزیون رنگی همراه با مدار خاصی که این سیم پیچ ها را ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

crosrol web purifier

[نساجی] غلتک تصفیه تار عنکبوتی کروزرول

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش